ببقشید!
رفتیم خونه ی همکارم تو اتاق بچه ی توراهیشون! یه عالمه عروسک آویزون کردن سردسته ی همشونم یه عنکبوت بزررررررگ که خداییش منم ازش میترسیدم.
این پویا هم یکی از این عنکبوتا رو خونه ی النا دیده و وقتی خواست بهش دست بزنه یه کم تکون خورد و آقا این دیگه ترسید که ترسید. حتی یه روز رفتیم در اسباب بازی فروشی یه وسیله از پشت ویترین انتخاب کرده میخوایم بریم تو میگه نهههههههههه اونجا عنکبوت داره. می بینم رو سقفشون یکی هم نه ها! 4 تا از اون عنکبوتا وصل کردن!!!! خلاصه هیچی بچه ترسید اصلا تو نرفت.....
حالا دیشب هم هی میخواد بره اسباب بازی برداره از اتاق هی میترسه از عنکبوته . برداشته میگه: مامان آخه آدم تو اتاق بچه ی کوچیک عنکبوت وحشتناک میزاره؟اصلا چه معنی میده!!!!
بابایی و همکار گرام داشتن شبکه های م.ا.ه.و.ا.ر.ه رو تنظیم میکردن این گوشه ی سمت چپ منوی کانالا باز شده بود بعدسمت راست صفحه یه خانوم به صورت نصفه نیمه ع.ریان! دیده میشد . میگه: مامان بگو اونو ببرن(همون منوهه رو!) هیچی نگفتم و وقتی کارشون تموم شد منوهه رفت میگم دیدی بردنش . میگه نههههه بگو همون شبکه رو بیارن!!!!!! دهنمو باز کردم برا امیر تعریف کنم دستشو گرفته جلو دهنم میگه هیچی نگووووو این یه رازه..... اگه فکر میکنین این مسائل برای بچه هاتون مهم نیست و حالیشون نمیشه سخت در اشتباهین....خاموش کنین اون لامذهبا رو
-------------------------------
تازگیا تا یه کار بدی میکنه و عصبانی نیگاش میکنی میگه: ببقشید (دقیقا با همین حالت)
یه بار من یه کاری کردم نمیدونم چی شد دستم خورد تو چشش برگشته میگه: کورم کردی گفتم: ببقشید!!! پ: ببخشیدتو می پذیرم!!!!!!
گاهی هم میگه: ببخشید بی ببخشید!!!!!
---------------------------------
آقا این بچه از ج.یش کردن میترسه انگار! هی میگم مامان جان جیش داری میگه نههههههه ندارم هنوز!! بعد 2دقیقه میاد مامان ببقشید یه کم جیش تو شلوارم ریخت....منم دیگه عصبانیییییییییی میگم آخه این دیگه چیزی نیست که سروتهشو با یه ببخشید هم بیاری چطور تو بچه ی 5 ساله جیشت ریخت آخه؟؟؟ هی میگه: ببخششششششششیییییییییییید
میگم: نه دیگه این بخشیدنی نیست اگه یه بار دیگه اتفاق بیافته خودت میدونی (ای بابا) هی میگم مادر جان برو دسشویی میدونم یه چیزی دیگه
من مشغول رفع و رجوع کردن خرابکاری های مرد گنده هستم و اون داد میزنه که: بپذیر ! ببقشیدم رو بپذیر
آخرش دیگه پذیرفتم و قول داد تکرار نشه
بعد مدتها ادامه مطلب تقدیم به همه حالشوببرین
دختر داييم شيش سالشه
يه حلزون پيدا کرده آورده خونه
هرجا حلزون ميره اين پشت سرش ميره
صورتشو ميماله به کف زمين.
ميگم چرا اينکارو ميکني عسيسسسسسسسسمممم؟
.
ميگه چون حلزون موقع حرکت ترشحاتی از خود به جا میزارن که حاوی کلاژن و الاستینه که باعث میشه چین و چروک صورت از بین بره وصورتی شاداب و به ما هدیه بده و دیگه باید با چین و چروکا خدافظی کرد :| :|
:|
:|
:|
:|:|
:|:|:|
:|:|:|:|
:|:|:|:|:|
:|
اونوقت من 6 سالم بود صورتمو میگرفتم جلوی پنکه می گفتم آآآآآآآآآآاااااااااا
......مثل خر کیف میکردم ....
ارتباطات توی ایران اینجوریه که به طرف ایمیل میزنی
بعد باید اس ام اس بفرستی ایمیلتو چک کن !
بعد باید زنگ بزنی بگی اس ام اساتو چک کن !
When I was 15
.
.
.
.
.
.
.
.
انکار نکن ، ميدونم"وِن آي واز پونزده" خونديش