پویا پویا ، تا این لحظه: 15 سال و 5 ماه و 7 روز سن داره
پرنیاپرنیا، تا این لحظه: 9 سال و 6 ماه و 18 روز سن داره

پویا و پرنیا گلهای زندگی

عشقی به خدا

1392/10/5 17:36
نویسنده : مامانی
514 بازدید
اشتراک گذاری

من: پویا میدونی عاشقتم یعنی چی؟ 

پ:اوهوم. ینی دوست دارررررمممم عزیزدللللمممممم

من: دلم برات تنگ شده یعنی چی؟              پ: ینی کجا بودیییییی؟؟؟

م: دلم برات عزیز شده یعنی چی؟                پ: خیییلی کجا بودییییییییییییییی؟؟؟؟؟

-----------------------------------------------------

با جاری سر به سر هم میزاریم دستمو میبرم سمت سرش که رضای عمو  شاکی میشه میگه: ژن عمو دشت به مامانی ام نژنماچ

وپویا بدون تامل به رضا شاکی میشه: اااااااا ساکت باش به مامانم چیکار داری رضا؟مامان خوشکل عزیزمهقلببغل

رضا و پویا : نیشخندمژه                من و جاری:خندهخندهقلبقلب

----------------------------------------------------

بچه ی خاله راضیه که میاد پیش پویا امیر علی هستش.میریم خونه همکارم میره تو اتاق بچه شون مامان اینجا اتاق همون نی نی هست؟اسمش چی بود؟؟ من: امیر علی

پویا: چی؟؟؟ باز اسم اینم امیرعلی؟چه کار بدی میکنن از همدیگه طرفداری میکنن!!!! (احتمالا منظورش تقلید بود) 

من: طرفداری؟؟  پ: آره دیگه امیل علی امیل علی دوتا دوتا که چی بشه؟ 

---------------------------------------------------

مامان چرا عموعلی میتونه اتوبوسو ببره ولی بابایی تصادف میکنه!

چون عمو علی پایه 1 داره 

پ: 1؟؟؟؟؟    

م: اوهوم. ماشینای کوچیک که بنزین میسوزن پایه 2 لازم دارن ماشینای بزرگ گازوئیلی پایه یک !!!

پ: اونوخ مزایای!!!!!!! گازوهیل به بنزین چیه؟؟؟؟

من: (معععععع حالا چی بگم به این بچه؟توضیح دادنم تو حلقم چی بود گفتم گیر کردم توش) وبالاخره گفتم مثلا گازوئیلی ها آدمای بیشتری توش جا میشن . ولی بنزینی ها جای کمتری دارن برای نشستن. 

پ: جلثقیل یکه یا دو!!!   من: گمونم یک(غلط کردم به غران)نگران

پ: خوب اون که یه جای نشستن داره نه زیاد!!!

من: خوب بعضی از پایه یکا برای بار بردن و انجام کارای بزرگن . اونا باز جای نشستن کمتری دارن

پ:ینی اونایی که بار میبرن بنزینی ان؟؟؟ 

من: پویا جان دوست داری بریم مغازه برات بستنی بخرم؟؟؟؟پفک چی؟؟(دقیقا دوتا مورد که اجازه نیس بخوره)  

--------------------------------------------------------------

یه دونه ریز آشغال برمیداره از رو زمین میندزه سمت چشمم

میگم: چیکار میکنی؟؟؟     

 پ: یه نقطه ضعف! کوچولو انداختم تو چشمت

 ----------------------------------------------------------------

پینوشت:غذا خوردنش بهتر شده 

یه عالمه لباس خریدم برای پویا و با اطمینان میگم تو رو حیه ام خیلی تاثیر داشته و پسرمم خیلی ملوس میشه باهاشون

---------------------------------------------------------------

جمع رو یه کمی یاد گرفته مثلا میگه: 2به علاقه ی 2 میشه 4ماچ

----------------------------------------------------------------

****************ممنونم از همتون بابت حضورتون****************

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (12)

مامان نازدونه ها
5 دی 92 18:12
خريدهاش مباركش باشه نقطه ضعف انداختنش و از همديگه طرفداري كردنشو بيشتر دوست داشتم عاشق دلم برات عزيز شده گفتنش بودم كه الان مدل جمع گفتنش هم بهش اضافه شده
مامانی
پاسخ
خیرمقدم دوست خوب و مهربون و همیشگی ما
نیلوفر
5 دی 92 22:23
★。˛ °.★__ *★* *˛. ˛ °_██_*。*./ \ .˛* .˛.*.★* *★ 。* ˛. (´• ̮•)*˛°*/.♫.♫\*˛.* ˛_Π_____. * ˛* .°( . • . ) ˛°./• '♫ ' •\.˛*./______/~\ *. ˛*.。˛* ˛. *。 *(...'•'.. ) *˛╬╬╬╬╬˛°.|田田 |門|╬╬╬╬ . ¯˜"*°•♥•°*"˜¯`´¯˜"*°•♥•°*"˜¯` ´¯˜"*°´¯˜"*°•♥•°*"˜¯`´¯˜"*°• قربونت برم که اینقدر با مزه حرف میزنی
مامانی
پاسخ
خدایا چقد قشنگه این
مامان یاشار
7 دی 92 1:21
عزیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــزم با این شیرین زبونیش آخه نقطه ضعف آخه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! و یه محکم
مامانی
پاسخ
دست بوسته نسترن جان
مامان ترنم
7 دی 92 8:45
باور كن رقيه جون اينقدر كه خريد باعث تمدد اعصاب مي‌شه ، هزار تا كلاس يوگا و مديتيشن نمي شه.
مامانی
پاسخ
باور دارم عمیییییییقا مخصوصا وقتی برا بچه ها میخری و تنشون میکنی و عشق میکنی
مامان ترنم
7 دی 92 8:48
راستي رقيه جون يه سوال... ماشينهايي كه بار مي‌برن بنزيني هستن يا گازوئيلي؟
مامانی
پاسخ
گلهای زندگی من
7 دی 92 15:51
خیلی عسل وشیرین زبونه خدا حفظش کنه خریدهاتون مباااااارک باشه
دخترشیرازی
7 دی 92 23:47
ینی عزیززززززززززززززززززززززممممممممممممممم خییییییییییییییییلی خوش به حالت! + خوبم خودت خوبی؟
مامانی
پاسخ
منم خوبم
نسرین مامان باران
8 دی 92 10:50
سلام جانم خیلی بانمکه منم خوبم میگذرونیم . پویا جون بهتر شد؟ اینجا باغ پدریمه در روستای جاغرق بعد از طرقبه مشهد .
مامانی
پاسخ
آره بهتره.خوش به حالتون عجب جایی
مامان نازدونه ها
8 دی 92 17:42
(((: اسلحه تو بنداز زمين تا خودشو معرفي كنه
مامانی
پاسخ
اتفاقا خشابشم کشیده آماده آماده اس
مامان نیکان
9 دی 92 10:53
سلام عزیزم کم پیدایی؟ بابا یه کم عکس بزار دلمون پکید
دخترشیرازی
10 دی 92 23:23
خرزوخانه احتمالن
مامانی
پاسخ
دلارام مهربون
20 دی 92 2:33
سلام عزیزمممممم عاشق بچه های کنجکاوم