پویا پویا ، تا این لحظه: 15 سال و 5 ماه و 4 روز سن داره
پرنیاپرنیا، تا این لحظه: 9 سال و 6 ماه و 15 روز سن داره

پویا و پرنیا گلهای زندگی

عیدتون مبارک

1392/5/20 9:36
نویسنده : مامانی
307 بازدید
اشتراک گذاری

خوب بالاخره با هر سختی ای بود ماه مبارک رو با کمی موفقیتنیشخندپشت سرگذاشتم و تموم شد.

صبح جمعه همه خونه مادرشوهر صبحانه دعوت بودیم کله پاچه .آخ که چقدر این زن خوشمزه میپزه این غذاروخوشمزه جای همه ی دوست داران کله پاچه خالی

روز جمعه به تمیز کاری اساسی گذشت که در ایام ماه مبارک فقط بخور و بخواب بود دیگه.... و صبح شنبه هم عموی پویا گف میخواد بره شوکت آباد اتوبوسشو یه آبی بزنه و تمیز کنه ما هم همه نهار رفتیم بیرون و بساط چای و کباب و....

خیلی خیلی خوش گذشت این دو روز.پسرکم توی جوی آب میرفت و میومد و هی باخودش حرف میزد میگم بسه بیا بیرون برم لباس بیارم عوض کنی مث بچه آدم بشین. میگه مامانی فعلا که پاهام کثیفه دارم میشورمشون. آبشم خیلی سرده حال میده... بعدانا میام بچه ی آدم میشم

ودیگه بگم که خدا به مردم پاک و قشنگ بیرجند یه هوای صدبرابر پاکتر و قشنگتر هدیه داده این روزا. یه بارون بی نهایت طولانی که هم دل مردم رو صاف کرد هم همه ی گردوخاک شهروگرفت و شست و برد و یه هوای مطبوع و قشنگ که من خیییلی دوسش دارم. خدایا میدونم که میدونی مردم بیرجند خیلی مراعات میکنن و خوبن ...ممنونم ازت

خیلی از اطرافیان که تو ماه رمضون رفتن شهرای بزرگ و برگشتن (نام نمیبرم دقیقا کدوم شهر!!!) میگن ظاهرا خیییلی طبیعی بطری های آب معدنی دست مردم بوده و به راحتی تو شهر قلپ قلپ آب میخوردن

ومن اینجا یه روز یه خانومی رو دیدم که داشت له له میزد تابلو بود ماه آخر بارداریشه. بهش میگم تو که فدات شم از شکمت معلومه الانه که بچه ات بیافته خوب یه آب معدنی بخر بخورد چه عیبی داره.میگه نه خواهر جون . زشته بچه ام یاد میگیره فردا اونم بی احترامی میکنه به این ماه. به این اعتقاد.......

عاقا! اصلا منو بکشین از بیرجند نمیرم اصرار نکنین خخخخخخخخخ

میام باعکس

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (10)

بهار
20 مرداد 92 10:06
سلام خانومي ...
عيدت مبارك...
ا


فدای تو بهار جان عید تو هم مبارک و همچنین هوای خوب
elham
20 مرداد 92 10:28
من میمیرم برای کله پاچه
نوش جون
بعدانا میام بچه ی آدم میشم


مامان یاشار
20 مرداد 92 13:42
خوب عیدت مبارک خاله جون. عبادتهات قبول انشاالله. چه خوب که هوای خوب دارین ما اینجا اگه داشته باشیم به 1 روز هم نمیکشه کله پاچه هم نوش جونت عزیزم. پسرک شیرین زبونت رو هم ببوس


مرسی. اینجا هنوز هم هوا قشنگه
مامان ترنم
21 مرداد 92 8:28
كله پاچه؟؟؟!!!!


چی میگی؟؟؟؟؟؟؟ به جان خودم خیییلی محشره
مامان ترنم
21 مرداد 92 8:29
بالاخره عيد شد و حوصله ما مامانا اومد سر جاش.


آره وااااقعا
مامان ترنم
21 مرداد 92 8:31
خوششششششششش به حالتون . ما كه اينجا مرديم از گرما و آلودگي.
شقایق(مامان اَرشان کوچولو)
21 مرداد 92 19:25
عیدتون مبارک جای من واسه کله پاچه خالی بوداااااااااااا خوش ب حالتون. منم بارون میخواااااااااااااااااااااااااااااااااااام
دودانشجو(نیلوفر)
22 مرداد 92 11:37
سلام مامان گل خوبی؟دلم براتون ی ذره شده بود،پویا جون خوبه؟؟؟
عیدتون با کمی تاخیر مبارک......
چه خبرا؟؟؟؟؟


عزیزززززززززززززمممممممممممم خوبی نیلوفر جان؟دل منم براتون تنگ شده
امیدوارم هر چه زودتر برگردین و هی بنویسین و هی عکس بزارین قربونت بشم پویا هم خوبه ممنونم ازت
بهار
22 مرداد 92 21:06
بابا ايووووووووول به دومينو به افتخااااار خودموووووووووووون بزن كف قشنگه رو


مامان نازدونه ها
23 مرداد 92 10:49
آخه اونجا همه بچه آدمند
روز عید فطر خیلی بیادت بودم نیست قبلش فقط تو لهله میزدی گفتم حالا چه کیفی میکنه از اومدنه عید وبخور بخورهاش



پروردگارا!!!! چقد آدم باید ضایع باشه
به جان خودم خیلی امسال سخت بود خیییییییییییلی