آوای باران!!!!
چرا دارن به شعورمون توهین میکنن دقیقا؟
چیه؟آوای بارانو میگم.
اولا از 30 دقیقه 25 دقیقه پیام بازرگانیه!
دوما مگه شرکت و سهامش به نام باران ریاحی نشده الان ثابت شده که این خانوم باران ریاحی نیس. پس معامله فسخه
سوما ما گاو نفهم چرا به وکیل به قول خودشون برجسته هم توهین میشه الان اون نمیدونه اینا رو؟؟؟
عایا تو اون شهر هیییچ کلانتری کوفتی چیزی نیس باران بره بتمرگه توش بگه عاقا اصلا من گم شدم!!! والا
ینی تهران در واقع روستای بابابزرگمه هیچ عابر پیاده و تلفن داری پیدا نشد باران رفت سر 4راه از بچه ها گوشی گرفت؟؟؟
از اون لحظه ای که از خونه زد بیرون چه غلطی میکرد که 3 ساعت بعد زنگ زد به فرید؟
آخه یکی جواب منو بده نمیشه که
ادامه مطلب.........................
میگه نی نی ها چجوری میرن تو شکم مامانا؟؟؟ آخه وقتی مامانا بخوان نی نی رو قورت بدن که بره تو شکمشون تو گلوشون گیر میکنه خفه میشن که!!!! جا نمیشه نی نی آخه؟
شایدم خدا نی نی رو از گلو پاک میکنه تو شکم میکشه.....................
اونوخ چرا دکتر شکمو با شمشیر! میبره تا در بیاد خوب دوباره از همون دهن در بیاد دیگه!!!!!!!!!!
-----------------------------------------------------------
عمو محمد یه بازی نصب کرده بود کل ساختمون معتادش شدن . به طوری که من و بابا و پویا تو لپ تاپ ریخته و جداگونه یوزر داریم توش. اولین کسی که بازی رو یاد گرفت پویا بود! و به ما آموزش میداد به این صورت:
گل رو بزار اینجا عزیزمممممم تا بهت نور بده. نور مثل پول میمونه! میتونی باهاش ابزار بخری. ابزار یعنی مثلا قارچ!!! آها همین قارچ رو اگه بزاری جلوی دشمنا اونا رو مسعوووم میکنه!!!! چرا گذاشتی اونجا؟الان میخورتش .ای وااااای تو اصلا داغون میکنی این بازی رو الا میترکه . کدو رو بزار تا بپره رو دشمن لهش کنه (من کدو رو میزارم )و پویا به همراه کدو که داره میپره رو دشمن میگه :قوووو یووووون آها حقت بودو......
------------------------------------------------------------