عکسانه!!!
تقدیم به همگی بدون رمز
داشتم عکس آوین جیگرو نیگاه میکردم که پسری وارد اتاق شد. میگه اااااا مامان این خیلی خوشکله.شاید(کاش) نی نی ماهم این شکلی باشه دوسش دارم..... و بعدشم نشست و اینجوری بغلش کرد. من بیگناهم زینب الفراررررررررررررررررررررررررر
صندلی-سه تا بالش! وپویایی که بر فراز اونهاست تا برای النا ببرو بیاره پایین!!!
وبه محض دیدن من و دوربین الناوببر به طرز خنده داری متواری میشن و این آقا پسر هم در حالی که اینجوری میاد پایین میگه: اوووووه چه کار خطر ناکی!!! خدای من!!!!
چقدر شنیدن ربنا قشنگه. چقددددر روزه گرفتن قشنگه . چقددددر من پارسال غر زدم و قدر ندونستم. امسال معافم . گاهی برای شریک شدن تو حس و حال روزه داری بقیه حلوا میپزیم و برای اهالی ساختمون میبریم. پسرم تو این کار خیلی کمک میکنه و در خونه یکی یکیشون میبره و کلی ذوق میکنه
x
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی