پویا پویا ، تا این لحظه: 15 سال و 4 ماه و 27 روز سن داره
پرنیاپرنیا، تا این لحظه: 9 سال و 6 ماه و 7 روز سن داره

پویا و پرنیا گلهای زندگی

بچه ها!

1393/10/26 6:25
نویسنده : مامانی
343 بازدید
اشتراک گذاری

جفت بچه هارو بردیم دکتر ! پسرخان برای کم اشتهایی... ن ببخشید بی اشتهایی!!! ب دکتر گفتین ک از 24 ساعت شبانه روز یه وعده غذایی میخوره بروووو تا 24 ساعت بعد اونوخ این وعععده غذایی هم ینی یه ساندویچ پنیر!!! ممی در خلقت این بشر متعجب شد دکتر و بعد ازمایش و ایت حرفا گفت ککم خونی زیاد داره و قرص اهن نوشت روزی یه دونه 

حالا دیشب اولین قرصو خورد و چشمتون روز بدنبینه از صدای نفس نفس های عجیب غریبش بیدارشدم دیدم خدایا دااااغ داغه . دکتر گف ممکنه! تب کنه چون بدن بچه فعالیت زیادی باید بکنه براجذب اونقد اهن ! خلاصه ک بین بچه ها نشستم و تا خود صبح پاشویه کردم شیر دادم ! پارچه خیس کذاشتم رو دست وپای این اونو عوض کردم! شیاف گذاشتم برااین مجددا اونو شیر دادم! تا الان ک 6 صبح شده! نگرانیم واسه چندماه دیگه است ک این ساعتم ک باید پاشم حاضر شم برم!!! مععععع 

خدایا خودن فرجی بکن

یه چند جمله هم از بیانات داداش پویا بگم ختم کلام

ای جاااااانم ابجی چی شده ک مثل دخترای واقعی شدی! داری آواز میخونی؟!

ابجی گریه میکنه و پویا: جاااااانم جاااااان ابجی مگه من کجا رفتم؟ منکه اینجام جایی نرفتم گریه نکن!

یت مثلا: جان ابجییییی جااااان نگران نبااااش داثاشی نمردههههه مراقبتههههه پیشتهههه

میگم ببین غذانمیخوری خون بدنت کم شده! میگه ای وای مثل خروس جنگیای تپ بازی کم کم خونم تمام شه می میرم؟! بعد دیشب ک هی تب تب تب خودش میگه : هروقت دیدی خونم داره تموم میشه سریع برو نیمرو و ابپز بیار بخورم نمیرم

دارم باگوشی مینویسم! جفتشون خابیدن منم برم لالا

دعاکنین برامون

پسندها (1)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (8)

مامان نازدونه ها
29 دی 93 9:42
انشالله كه تا الان خبري از عوارض قرص و تب تو وجود گل پسرمون نباشه و اشتهاش هم بهتر شده باشه ومامانش نگران اين يه قلم جنسش نباشه روزهاي زمستونيت در كنار دو گل زندگيت گرم و مملو از آرامش
دودانشجو
1 بهمن 93 23:14
سلااااام خوبی عزیزم؟خسته نباشی.بجه ها خوبن.ببوسیدشون
رضا
5 بهمن 93 18:04
سلام خدا ببخشد برای شما هر دو نو نهال را. تو وبلاگ سرزمین پدری خدمت رسیدم تشریف نداشتید. سری بزنید
مامانی
پاسخ
سلام عمووووو چشم خدمت میرسم ممنون
مامان بردیا اریایی
7 بهمن 93 3:26
الهی من فدات پویا جون که انقدر هوای ابجی خانم رو داری افرین
مامان نازدونه ها
7 بهمن 93 8:29
به اميد خوب بودن حال دو گل نازمون وروحيه ي مامان گلشون
مونا
11 بهمن 93 1:33
سلام چه بچه های شیرینی.... ماشا....خداحفظشون کنه. یه مزیت شمااینه که اختلاف سنی بچه هات از بچه های من بیشتره!! وقت داشتی بهم سربزن. باز میام پیشت
مامان ترنم
13 بهمن 93 11:51
خدا ان شاا... بهتون سلامتي بده رقيه جون. خدا كنه پويا زودتر كم خونيش برطرف بشه و اشتها به غذا پيدا كنه. يعني پرنيا شب تا صبح بيداره و بايد بهش سرويس بدي؟؟؟؟؟
مامانی
پاسخ
ممنون عزیزمممم الانا دیگه بهتر شده دیر دیر 1 میخابه
مامان شقایقℒℴѵℯ
20 فروردین 94 15:48
الهی فدای دوتا گلهای ناز آخ آخ کم خونیــــــــــــــــــــــــی آقا ارشان از بدو تولد داشته...... قربون داداشی که انقدر آبجی جونو دوست داره