پویا پویا ، تا این لحظه: 15 سال و 4 ماه و 27 روز سن داره
پرنیاپرنیا، تا این لحظه: 9 سال و 6 ماه و 7 روز سن داره

پویا و پرنیا گلهای زندگی

سه ماه گذشت

1393/11/12 10:30
نویسنده : مامانی
299 بازدید
اشتراک گذاری

سلام ب همه دوستای خوبی ک با اینکه من گرفتارم میان و بهم سرمیزنن . سه ماه از مرخصیم باتمام سختیاش مثل برق و باد گذشت و دخترم وارد ماه چهارم زندگیش شده . روزهام با بردن پویا به پیش دبستانی شروع میشه و با بچه داری و کارای خونه میگذره

پویا بینهایت عالیه و از نظر بچه باهاش مشکلی ندارم البته بازم میگم خیلی مراعاتش رو میکنم. از وقتی قرص آهن رو میدم غذاخوردنش هم بهتر شده بدین معنی ک سه وعده غذاییشو میخوره ولی بازم نه هرچیزی! همون چیزایی ک دوست داره یعنی کلللل چیزایی ک میخوره الان اینان: 

پنیر! عسل     تخم مرغ     برنج و ماست    تن ماهی 

میوه هم فقط   موز    سیب درختی     هویچ

بازم باهمینا یه کاریش میکنم دیگه . پرنیا هم بهتر شده تقریبا و خییییلی اذیت و شب بیداری نداره ولی ب عنوان مثال الان رو پامه و نمیتونم برم دسشویی! گلاب ب روتون

تو این شمارش معکوس دارم دنبال پرستار میگردم براش سپردم ب خدا و میدونم همونطور ک 6 ماهه مرخصیمو آرامش بهم داد اونم برام درستش میکنه ایشالا

دلم برای همتون تنگ شده الانم دارم با گوشی مینویسم نمیتونم بشینم پای لپ تاپ اصلا خابش درطول روز حتی ب اندازه نیم ساعت عمیق نمیشه . زی زی    مامان نازنین ها    مامان نازدونه ها    همه و همه دلم براتون تنگ شده دوستای جدیدی ک بهمون سرزدین من بی معرفت نیستم میام پیشتون

دختر ما برعکس کلیه ی بچه ها ماشین و بیرون رفتن رو دوست نداره ب صورتیکه هییییچ جا نمیرم و اگررر مجبور باشیم جایی بریم کل مسیرو فقط باید بگازونیم و اون تمام مسیر و گریه و جیغ میزنه!!! تابرسه ب خونه مقصد و کل لباساش رو دربیاریم ساااکت میشه و هر هر میخنده

واما پویا: 

**من دیگه نمیخام 6 و 7 ماه برم مهدکودک ! چرا؟ اونا به شبکه ی منننن حسودی میکنن ! من داشتم با حجت درمورد مسایل و برنامه های شبکه ی خودم صحبت میکردم خاله ها گفتن نباید اونقد فیلم نگا کنی

** بهش گفتم تا وقتی ابجی نمیتونه حرف بزنه حرفاشو میاره تو ذهن من ک من بهت بگم! و به این صورت من از طریق ابجی باهاش حرف میزنم مثلا تو مهمونیا میگم داداشی اینقد شلوغ بازی در نیار و اونم میاد ابجی رو بوس میکنه که جااااانم ببخشید آبجی چششششم

یا تو خونه بهش میگم ممنونم داداش مهربونم ک ب مامان کمک میکنی براش اب و پوشک و کنترل و این چیزا میاری میدی دستش! و اونم میگه قررررربونت برم آبجی خاهش میکنم قابلی نداشت 

فقط همین ک زندانی شدم تو خونه خیلی بهم فشار میاد بیرون هم بینهایت اذیتم میکنه حتی اگه تا در مهد باهاش برم جیغ میرنه و فقط میخاد ک برگردیم امیدوارم بزرگتر بشه بهتر شه 

روی ماه همتون رو میبوسم 

پسندها (2)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (11)

مامان نازدونه ها
13 بهمن 93 9:14
اجي كه اينقد مبادي آدابه و شيطونياي داداششو ميبينه من موندم چرا گريه وزاريهاي خودشو تو ماشين نميبينه (. بگو پويا جان اگه به حسادت بچه ها باشه كه نبايد مدرسه هم بري اونها چشم ندارن مدير ومسول شبكه ي پويا رو كنار خودشون ببينن ((. برا پيشرفتهايي كه گل پسرمون تو غذاخوردن وهمينطور برخوردش با خواهرش داره خوشحالم وبه اميد ديدن موفقيتهاي بيشترش مرسي از محبتت عزيزم شرايطت كاملن قابل دركه و مرسي كه با وجود شلوغيهاي كاري كه داري ما رو از احوالاتت بيخبر نميذاري
مامانی
پاسخ
میدونی یه پیشنهاد دارم برات اسم وبلاگتو بزار یه دونه، مامان نازدونه ها
مامان بردیا اریایی
15 بهمن 93 16:13
مبارک باشه پایان سه ماهگی گل دخترمون و ایشالله خیلی زود از اب و گل در میاد و خداروشکر که پویا هم بهتر شده ایشاله همیشه شاد باشین
دو دانشجو
30 بهمن 93 19:16
سلام عزیزم. دلمون برات ی ریزه شده . خیلی خوشمون اومد از طرز رفتارت با پویا . واقعا ماهی. خوش باشی . بوووووووووس
سودا
4 اسفند 93 10:25
سلامممممم عزیزم خدای من من نمی دونستم یه نی نی داریم اینجا خوشگل و ناززززززززززززززززز تبریک میگم عزیزمممممم خدا حفظش کنه... بزرگتر که بشه دیگه عاشق بیرون رفتن میشه. پرستار هم ان شالله خوبش پیدا میشه عزیزم بسپر دست خدا
مامان نادیا و محمد امین
5 اسفند 93 15:07
سلام خانمی خدار ا شکر دلدردهای دختر گلی بهتر شده از الان دنبال پرستار باش ماه ششم هم بگو بیاد تا دخملی بهش عادت کنه راستی مگه نمی تونی از 9 ماه مرخصی استفاده کنی؟ بجه ها راببوس
تاپ
10 اسفند 93 18:43
برایه خرید تاپ هایه خوشگل پسرانه و دخترانه از فروشگاه ما دیدن نمایید: http://ninitavalod.mihanblog.com
مامان نازدونه ها
11 اسفند 93 11:54
به اميد خوب بودن حال خودت و دو گل نازت
مامان ترنم
16 اسفند 93 11:43
رقيه جون خبري ازت نيست. تابته منم از تو تنبلتر شدم. حالا باز تو بهانه ني‌ني رو داري اما من كه ديگه هر چي ميام بنويسم انگار يادم مي ‌ره از كجا و چي بگم.
سودا
17 اسفند 93 11:13
سلام دوستای گلم ان شالله ختم 14000 صلوات در روز اول فروردین 94 به نیت برآورده شدن حاجاتمون خواهیم داشت. تو وبلاگم منتظر حضور گرمتون هستم.[بوسه]
مامان نازدونه ها
26 اسفند 93 10:07
سلام عزيزم خوبي؟ سال نو رو تبريك ميگم اميد كه روزهاي پيش روت مملو از سلامتي وآرامش و جيبي پر پول براتون باشه عزيز دلم[بوسه] انشالله تو سال جديد بيشتر داشته باشيمت(:
مامان نادیا و محمد امین
26 اسفند 93 13:11
سلام امیدوارم سال جدید سالی پر از سلامتی و شادکامی و تندرستی باشه