لباس فرم
خوب اینم ثبت خاطره تلخ و شیرین لباس فرم
اول اینکه لباس فرم مهدت بالاخره آماده شد!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! . وای که هلاک شدم واسه این لباس و اینم شرح ماجرا:
یه روز خیاط اومده تو مهد از بچه ها اندازه گرفته که نمی دونم طبق چه قانونی اندازه پویا (دقیقا فقط پویا) گرفته نشده!!!!! بعد یه روز رو در مهد برگه چسبوندن که واسه پرو لباس بچه ها برین فلان آدرس که خوب من یه کم دیر رفتم به هوای اینکه یه روووووووووووووووووووووز بابایی ما رو میبره!!!!
وخلاصه وقتی من و تو تنهایی وقت کردیم و رفتیم جوابمون این شد: کل لباسا دوخته شده ! اسم همه بچه ها بود بجز پویا!!!! همه هم گرفتن ! پارچه هم تموم شده!!!!!
حالا از دوتا پارچه دو تیکه کوچیک دادن دستم برو فلان جا اینو بگیر فلان جا اونو!!!!
منم از همون جا رفتم بازار و کللللللللللللللللللللللللی گشتم و آخرشم رنگ اصلی رو پیدا نکردم و مشابه گرفتم و دوباره برگردوندیم خیاطی. اونقد اونروز خسته شده بودیم و اعصابمون خورد که خدا میدونه
به هر کی میگفتم اینو داریم؟ میگفت نه!!! آخرش برداشتی میگی: ماماااااااااااااااان میبینی بهت میگن نه نه نه باز ازشون می پرسی؟؟؟؟ خوب نپرس ولشون کن!!!! فدات شم ممممممممممممممممن
بعد گفت فلان روز ساعت 5 بیاین پرو . ساعت 5 رفتیم گفت برین ساعت 7 بیاین !!!! باز برگشتیم 7 رفتیم پرو کرد حالا موند تحویل لباس ................
برای گرفتن لباس 10 بار رفتم و حاضر نبود . رفتم و حاضر نبود دقم کردن تا تحویلم دادن اونقد که با خودم گفتم اصلا ولش ولی چه کنم که هر روز میگفتی مامااااااااااااااااااااان همه از اون لباس خوشکلا دارن من ندارم!!! و دل من کباب میشد
روز آخر کنار حوض خونه خیاطه نشستم گریم گرفته بود اعصابم خوردبود زنگ زدم مدیر مهد کلی دعوا و سروصدا کردم . گفت خودم براتون می گیرمش شما نرین دیگه اونجا . بعد وقتی امروز گفتم چی شد لباس پویا ؟ گرفتینش؟ گفت نه.... الله اکبر
حالم ار همه آدمای بد قول به هم میخوره شما چطور؟؟؟
اینم لباسش . قربون قد و بالات برم ماااااااااااادر .الان پوشیده که بابا جون ببینه و قربون صدقه پسرش بره .آخه بابایی نه صبح می تونه پسرمو ببینه نه ظهر. شیرینیش همینه که تو بپوشی و ذوق کنی و ما کیف کنیم عزیز دلم
اسما مثل لباس امیرحسین نیست؟؟؟؟خیلی شبیه ها
پویا و النا تو اتاق پرو!!!!!! عجب عکسی شده خداییش
اینم شام امشب ما (یه غذای ساده که با کلی عشق پخته شده)
می تونین برین ادامه مطلب
تا چند ماه پیش نگران این بودیم که نکنه 2012 آخر دنیا باشه....
الآن نگران این هستیم که نکنه 2012 آخر دنیا نباشه.... .
----------------------------------------------
الآن نشسته داره کارتون میبینه ؟؟؟!!!!
----------------------------------------------
چرا راننده های تاکسی فکر می کنن اگه پول خورد داشتیم بهشون نمی دادیم؟؟؟؟؟؟