پویا پویا ، تا این لحظه: 15 سال و 5 ماه و 5 روز سن داره
پرنیاپرنیا، تا این لحظه: 9 سال و 6 ماه و 16 روز سن داره

پویا و پرنیا گلهای زندگی

بابا امیر روزت مبارک

1391/3/17 11:44
نویسنده : مامانی
1,123 بازدید
اشتراک گذاری

 پدرم

به یمن لطف تو بختم بلند خواهد شد  

     سرم به خاك رهت ارجمند خواهد شد

لبی كه زمزمه درد می كند شب و روز 

     به یمن روی تو پر نوشخند خواهد شد

 
حقوق پدر و مادربر فرزندان از روایات اهل بیت(ع)
    باباجون همیشه الگو و آرمان پسر خوشکلمه  ویکی از بزرگترین آرزوهاش اینه که یه روزی مثل بابا امیر مرد بشه :
   
    غذا میخورم که مثل بابا بزرگ بشم
 
    تو مهد ورزش میکنم که مثل بابا قوی بشم
 
   حرف بد نمیزنم چون بابا با من قهرمیشه
 
   دیدی دیروز بابایی اینقد غذا خورد ؟ منم باید
    همونقد بخورم
 
دیدی بابایی با اون کفشا میره فوتبال . منم بزرگ بشم از اون کفشای زرد میخرم میرم فوتبال
 
من دیروز با باباجون رفتم شَ  شِر (شب شعر)  وقتی مرد بشم میخوام دوباره برم شعر خروس مردم آزار بخونممتفکر
 
 بابایی فرمونو اینجوری می گیره . ببین منم بلدم مثل بابایی فرمونو گرفتم!
 
میگم پویا کنترل تلویزیونو بیار . کنترل ظبطو آورده . میگم نه مامان اون بزرگه رو
میگه: نه اون بزرگه مال باباجونه تو باید از کوچیکه استفاده کنی آخه بابا مرده
 
 
پ ن : چندین ساله که واسه بابام هدیه نگرفتم و این خیلی عذابم میده . چند وقت پیش یه شعر خوندم که یه اقا گفته بود کاش روز زن و مادر از هم جدا میشد چون مادرم که اونقد برام زحمت کشیده با زنم ومادر زنم خیلی فرق داره!!
بیچاره بابا ها انگاراونا دیگه حساب نمیشن و واسه ما زحمت نکشیدن
اونم بابای من که دستاش پینه بسته و یادم میاد گاهی از درد دستاش دور خونه راه میرفت ...   دوستت دارم باباجونم و منو ببخش که با اینکه غصه منو زیاد خوردی برات  کمتر از همه دخترات بودم وگاهی اصلا نبودم....
  
---------------------------------------------------------------------------------------------------
عشقولانه پدر و پسر در دوسالگی پویا
 
 
 
اینم بابا جونم
  
پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (23)

مامان نگار
16 خرداد 91 9:42
سلام دوست من میلاد حضرت رو به تو و آقا تبریک میگم این پسر هم عجب عاشق پدرشه ها ----------------------------- اره گاهی اونقد بابا بابا میکنه دوست دارم موهای سرمو بکنننننننننننننننم
بابای زهرا
16 خرداد 91 10:05
خوش به حال این پدر . عجب! چطور پس میگن دخترا بابایی ان . این پسره که روی دخترا رو کم کرده
به آقاتون حسودیم شد !
وای اگه خانومم بفهمه به یه پدر که پسر داره حسودی کردم پوستمو میکنه


ملیکا
16 خرداد 91 10:22
وا رقیه
خوب چرا نخریدی بخر خوب
خودمونیم درسته پدرمادرا میگن ما از شما انتظار نداریم ولی بالاخره روزشون که میرسه منتظرن
حق دارن خوب سالی یه روزه
ای دختر بد
نگو دیگه حالمو از اینی که هست بدتر نکن . ممنون که اومدی


نسرین مامان باران
16 خرداد 91 12:33
سودا
16 خرداد 91 12:38
مامان ساينا
16 خرداد 91 13:59
روز پدر مبارك هنوز دير نشده يه كادوي خيلي كوچيك هم مي تونه دل باباها رو شاد كنه . مهم اينه كه به فكرشونيم
اسما
16 خرداد 91 15:18
سلام دوست جونی.............عیدتون مبارک.. واااااااااااااای ازدست تو .شوهرت چیکار میکنه بااین زبون تو.....خداصبرش بده..بابا دیشب هرکارکردم وب پویا باز نشد.تو هم گیر داده بودی. در ضمن چرا واسه بابات چیزی نگرفتی دختر بد.خوبه سر کار میری و حقوق داری.قدرشو بدون . همین امروز میری واسش کادو میخری ومیبری و دستاشم میبوسی..........اگه تونستی عکسشم بزار P
مامان نادیا
16 خرداد 91 15:46
سلام ما هم روز پدر را به پدر مهربونت تبریک می گیم واز خدا می خواهیم که سایش سالیان سال بالای سر خانوادش باشه. خودت خوبی پسری خوبه؟ ما هم خوبیم
مامان نازدونه ها
16 خرداد 91 18:54
روز مرد رو به همسر وپویا جون مرد کوچولوت تبریک میگم وهمینطور یه تبریک وی÷ه برا بابای مهربونت انشالا که تا همیشه سایه ی پرمهرش بر سر خانواده مستدام باشه
مرد کوچک من
16 خرداد 91 20:30
سلام عزيزم باباي قوي پويا روزتون مبارك همينطور باباي آينده پويا جون روز شما هم مبارك
جیرجیرک
16 خرداد 91 21:59
نه اون بزرگه مال باباجونه تو باید از کوچیکه استفاده کنی آخه بابا مرده
روز پدر و تولد امام علی ع مبارک
ای جانم، بابات چقدر قیافش مهربونه.
خجالت نمیکشی واسش کادو نمیخری قدرشو نمیدونییییییی(چرا شکلک عصبانی نداره؟!؟!)(شکلک عصبانی)


از دست تو
سمیرامامان سپهر
17 خرداد 91 14:05
روزشون ن ن ن ن مبارک.........


ممنون دوست عزیز
مامان کوروش
17 خرداد 91 21:24
پویای ناز امیدوارم همیشه سایه پدر ومادرت بالای سرت باشه عزیزم
مامان کوروش
17 خرداد 91 23:22
سلام عزیزم.چهره پدرت چقدر مهربونه.اون روشی رو که واسم گذاشته بودی امتحان کردم ولی نشد.مثل همون که گفتی انجام دادم ولی نشد.دوست دارم منم عکس بذارم تو وبم.بازم راهنماییم کن. ممنون


سلام زهره جان . عجیبه والا . می دونی آخه یه کم طولانیه روشش به خاطر همون همش توضیحی نمیشه . کاش بیرجند بودی به جان پویا میوم خونتون بهت یاد میدادم بازم برو تو گوگل سرچ کن طریقه گذاشتن عکس در وبلاگ . اونجا با تصویر مرحله به مرحله توضیح میده
منم یه بار دیگه میگم:
اول عکستو تو فتوشاپ کوچیک کن که حجمش کم بشه یعنی عکسو با ففتوشاپ باز کن از منوی Image\Image size رو انتخاب کن و اندازه عکسو بکن مثلا 800*600 و ذخیرش کن

حالا برو تو گوگل بنویس آپلود عکس و یکی از همون سایتا که اومد باز کن . اونجا یه دکمه Brows هست بزن و عکسی رو که کوچیک کردی انتخاب کن و دکمه شروع آپلود رو بزن و چند لحظه صبر کن تا یه آدرس بهت بده

حالا برو تو درج مطلب جدید تو وبلاگت دکمه افزودن تصویر رو بزن و بهد تو کدری که باز شد همون آدرس رو بزار(Paste کن) حالا ok

زهره جان همین مراحلو برو 100% درسته امیدوارم موفق بشی دوست خوبم
احقاق حق-وكيل دادگستري در ملاير
18 خرداد 91 10:47
سلام تصميم گرفتم قالب وبلاگ و آدرس رو جديدتر كنم و از اين پس تلاش بيشتري در بروز رساني وبلاگ خواهم داشت.

لطفا مرا از نظرات سازنده تان مطلع فرمائيد.
بابك اكبري پور..


الان بدو بدو میام وبلاگتون
رهگذر
18 خرداد 91 11:09
چقد قربون صدقه همه میری تو وبلاگاشون . حالم داره بد میشه الکی نسیت خودشونو ... کردن خوبه دیگه همتون فدای همدیگه میشین --------------------------- سلاااااااااااااااااااام . بازم یادت رفت! کلا مشکل داری ببینی چند نفر خوشحال و شاد کنار همدیگه ان ؟ کلا دردت چیه میشه بگی؟ بگو چه کارته خوب شاید تو هم دوستمون شدی حرف بزن مثل بچه آدم نه هی نق و هی حالت تهوع ای بابا هر جا میری آیکن حالت تهوع میزاری خوب یه شربتی عرق نعنایی چیزی بخور دیگه
مادر دوقلوهای ناهمسن
18 خرداد 91 12:05
سلام
ممنون به ا سر زدین . از آشنایی تون خوشحال شدم دیدم خیلی از دوستای قبلی ما هم اینجا هستن انشاله بتونیم دوستای خوبی باشیم و کلی چیز از هم یاد بگیریم


منم ممنونم که اومدی . امیدوارم اینجا بهت خوش بگذره
مامان یاشار
18 خرداد 91 19:10
رقیه جون الگوی همه پسرا در وهله اول باباشونه به نظر من که خیلی هم جالبه مخصوصاً که شما باید از کنترل کوچیکه استفاده کنی چون بزرگتره مال مرداست. خدا حفظش کنه این پسر شیرین زبون رو من که واسه حرفاش همیشه قنج میرم تو که مسلماً خیلی خیلی کیف میکنی که هر روز برات شیرین زبونی میکنه. حسابی ببوسش.


ممنونم نسترن جان اول بگم : من چند تا کامنت برات نوشتم ولی هیچکدوم ثبت نمیشن نمی دونم چرا موفق نمیشم برات کامنت بزارم !!! امیدوارم پسرت هرروز شیرین تر از قبل بشه (که قطعا همینطوره) و تو هم بیای و از شیرین زبونیاش بگی و باز دل من قنج بره...

هدیه
19 خرداد 91 18:14
بر قله انتظار ما برفی نیست
ساقی آمد ولی مرا ظرفی نیست
گفتی که به محض آمدن می کشمت
باشد تو بیا بکش مرا حرفی نیست


مرسی از شعر قشنگت هدیه جان
پارميدا
20 خرداد 91 10:31
ممنونم عزيزم از لطفي كه به وبلاگ پدر پارميدا داشتي.


قربونت برم . خانواده دوستان من مثل خود دوستان محترم اند
زهرا (مامی دوقلوها)
20 خرداد 91 12:40
سلام خانمی منم شما رو با افتخار لینک کردم


امیدوارم دوستای خوبی باشیم
جیرجیرک
20 خرداد 91 12:52
سایت واسه آپلود : http://uploadkon.ir/
مرد کوچک من
20 خرداد 91 22:13
عزيزم بعد از مدتها بالاخره شما رو با خونه جديدتون لينك كرديم اميدوارم كه اينجا پر از خاطره‌هاي زيبا باشه براتون


ممنونم دوست من . بازم رمزتو نگفتی ها!