پویا پویا ، تا این لحظه: 15 سال و 5 ماه و 6 روز سن داره
پرنیاپرنیا، تا این لحظه: 9 سال و 6 ماه و 17 روز سن داره

پویا و پرنیا گلهای زندگی

بهار 92

1392/1/21 9:58
نویسنده : مامانی
331 بازدید
اشتراک گذاری

                                             سلام به همه ی دوستای خوبم

امیدوارم ایام عید تا اینجاش به همتون خوش گذشته باشه واز این به بعد هم کنار خانواده ها شاد و سلامت باشین. عید امسال ما هم کلا به دید وبازدید گذشت و من این نوع دیدوبازدید روخیییییییلی دوست دارم. تند تند میریم اینور و اونور ومخصوصا خونه ی کسایی که شاید واقعا سال گذشته عید فقط رفتیم خونشون! یا حتی چند سال میشد نرفته بودیم! ولی امسال رفتیم و همشونو خوشحال کردیم و من با خنده های اونا شاد شدم و به خودم گفتم آفرین که اومدی اینجا. که خوشحالشون کردی. که اون حس بد رو ازشون گرفتی و الان دارن تودلشون میگن ببین اینا ماروفراموش نکردنلبخند 

زیاد به لباس و ....بقیه توجهی نکردم و با هرچی که خریده بودم کیف کردم چون برای همشون وقت گذاشتم و دوسشون داشتم.

یه مقدار از لباسا و اسباب بازیهای پویا رو که دیگه استفاده نمیکرد جمع کردم فرستادم برای یه سری بچه هایی که میدونم با دیدنشون خوشحال شدن!

موقع تحویل سال برای چدثانیه چشامو بستم و یه دنیا با خدا حرف زدم. که خدایا تو میدونی کیا بد منو میخوان. تو میدونی کیا بهم نامردی میکنن و همش باهام بد تامیکنن ومن نمیدونم دردشون چیه ولی تو میدونی !خودمو به تو سپردم. خودت روبه راهش کن .خودت همیشه منو بزرگ کن واونا روکوچیک

خدایا دلم میخواد سال دیگه تو خونه ی خودمون باشیم ولی نه به هر قیمتی.پس به امیدتو به توسپردمش

خدایا کمکم کن دیگه اشتباه نکنم. خدایا خونه ی گرممو ازم نگیر آرامش خونمو مدیون توام دوست دارم خونمو ، بهم قوت بده وقتایی که واقعا کم میارم ،کم نیارم!!!!!!! وباشم. وبمونم .مقاوم تر از قبل

خدایا این نعمت بزرگی که بهمون دادی رو همیشه سالم داشته باش. تا هرروز با دیدنش شکرتو بگیم و هرشب با حرفای قشنگش بخندیم  و بخنیدم وبخندیم تا خوابمون ببره

برای همتون از خدا سربلندیو سلامتی میخوام. خونه هاتون همیشهه گرم باشه دوستای خوبم .

-------------------------------------------------------------------------------------------

اینم یه چند نمونه از شکر کلامات دردونه

میگه: بابایی وقتی دوباره برم آرایشگاه زنونه! تو هم بیا این بادکنک رو پررررررررراز باد کنیم و بترکونیم خانوما بترسن!!!

میگم خوب ببر آرایشگاه مردونه بترکونش

میگه آخه مردا که نمیترسن زنا ترسوهن!!!!

----------------------------------------------------------------------------------------

صبح 4 شنبه رفتیم بازار میوه و تره بار اونجا فقط داد میزدن: بدو بیا میوه ببر . میوه تازه و....

از تحویل سال تا الان میره یه نایلون برمیداره میگه: پلاستیکی هزار - پلاستیکی هزار بدو بیا بخر حالشو ببر

----------------------------------------------------------------------------------------

تو ماشین نشستیم میگه: من باهاتون قهرم

چرا؟ قهرم قهههههههههههههههر

10 ثانیه بعد به محض اینکه جغرافیاش کار میافته و می بینه داریم به بازار واسباب بازیها نزدیک میشیم قیافش این میشه: مژه

میگیم:چیه؟                              پویا: هیچی من آشتی ام آششششششششششششتی!

-------------------------------------------------------------------------------------------

پ:مامانن من میرم دستشویی بعد صدات میزنم بیای بشوریم

م: باشه برو

5دقیقا بعددیدم خبری نشد ! میگم پویااااااااااا بیام مامانی؟

پویا: نههههههههههههه باید صدات بزنم صدا با دهنه دهنننننننننننننن

2ثانیه بعد: بیا

رفتم شستیم برگشتیم شلوارشو دادم که بپوشه هی لف میده میگم چیه؟چرا نمی پوشی؟ میگه 2تا جیش پوف دارم!!!!

یا خدا! پس چرا گفتی بیام آزار داشتی؟

نه آزار نبود همش گفتی بیام ؟بیام؟خوب گفتم بیاهیپنوتیزم

---------------------------------------------------------------------------------------------

 ازم میخواد تو لپ تاپ براش سی دی بزارم و منم از فرصت استفاده کرده اول یه سری به نی نی وبلاگ میزنم که صداش بلند میشه : چیکار میکنی زود باش دیگه گفتم سی دی این چیه آوردی

میگم: صبر کن الان میزارم

پ:زود باش سی دی رو بزار و بزن به چپ(چاک) یالابغل

-------------------------------------------------------------------------------------------

 دراز کشیدم بخوابم هی میاد حرف حرف حرف ول نمیکنه

میگم برو تو اتاقت دفتر نقاشیت و مدادرنگیا منتطرتن

میگه: پس چرا باهام حرف نمی زنن؟ نمیگن بیااااااااااااااااااااا منتطریم

 

 

 

پویا و مبینا

 

ریحانه

 

هرکار خوبی میکنه رو در یخچال رو یه کاغذ براش ستاره میکشم وقتی ستاره ها زیاد شد جایزه داره. یه روز ظهر منو خوابونده صندلی آورده رفته بالا خودش با ماژیک ستاره هاشو زیاد کرده اینجوری:هیپنوتیزم

منم اصصصصصصصصصصصصلا نفهمیدم اون آخریه رو خودم نکشیدم!

 

دست شهردار جدید بیرجند درد نکنه با این چیزای قشنگی که تو فلکه ها و میدونا گذاشته

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (10)

مامانی
7 فروردین 92 9:47
عزیزم سال نو مبارک امیدوارم سال جدید پر از خیر و برکت و شادی باشه براتون. پویا خان رو هم ببوس
مانیا (مالزی نشین)
7 فروردین 92 13:22
به به چه پویا خان گلیییی خدا حفظش کنه.
رضوان
8 فروردین 92 12:15
ای جوووووووووووووووووووونم پسر شیرین زبون دوستتون دارم مادر وپسر دوست داشتنیییییییییییییییییییییییییی
ღܓآشپزخونه الهامܓღ
8 فروردین 92 20:09
عزیزم
خیلی ناراحت بودم خیلی داغون....
با خوندن حرف های گل پسریت کلی خندیدم
مرسی عزیزم


فدای تو . چرا الهام جان؟بهار و داغون؟
از طرف پدری مهربان
9 فروردین 92 19:20
با سلام و خسته نباشيد سال نوتون مبارک با کمال احترام از شما دعوت می شود در ختم قرآن که از 1اردیبهشت شروع مي شه شرکت فرمایید اگه تمایل به شرکت دارید سريع اعلام نماييد تا فرم را ارسال كنم هر روز توسط هر فرد حداقل 1 حزب خوانده مي شود و اعضاحداكثر 120 نفر هستند و در پايان هر روز قرآن يك دور مي شود هر فرد بعد از 120 روز قرآن را يك دور كامل مي كند علاوه بر ثواب ختم گروهي قرآن در هر روز در پايان 120 روز ختم فردي كرده لطفا به دوستان و خانواده خود نيز بگوييد تا سریع اعضا جور شوند اگر مايليد يا اطرافيان مايل بوديند ميل بزنيد و تعداد حزب هاي خواسته شده را بگوييد به دلیل پیش نیامدن سوء تفاهم : من از طرف و با همکاری و حمایت نویسنده پدر مهربان هستم بنابراین در مورد طرح فقط میل بزنید منتظرم حضور سبزتون هستم Mahdi_Zahra133@yahoo.com
مامان ترنم
10 فروردین 92 11:36
شيرين زبون ، خوب ماماني رو مي‌پيچوني‌ها. عيد قشنگت هم مبارك عزيزم. راستي چقدر هفت سينتون خوشگل و نازه.
بهار
10 فروردین 92 14:15
اول از همه سال نوت مبارك باشه عزيزمممممم با اين تست هوشت منو نااميد كردي ديگه خيلي جلب بود ممنون مواظب گل پسرت آقا پويا باش خوش به حالتون كاش شهردار قاينم مثل شهردار شما بود بدرود


مرسی بهار جان . خوبی عزیز؟ آره واقعا شهردارجدیدخیلی خوبه
دلم برات تنگ شده بود زود زود بیا
خانم معلم
10 فروردین 92 23:27
سلام .... با کلی تاخیر سال نو بر شما مبارک... براتون سالی سرشار از عشق و زیبایی و مهربانی آرزو می کنم...
نسرین مامان باران
10 فروردین 92 23:32
بهار یک نقطه دارد نقطه آغاز بهار زندگیتان بی انتها باد . سال نو مبارک.
مامان یاشار
12 فروردین 92 22:05
خوب خواهر جون چه اصراری داری هی بگی بیـــــــــــــــــــــــااااااااااااااااااام؟ چه هفت سین خوشگلی. نبودم دلم براش تنگ شده بود خیلی. راستی کلی با ادامه مطلبت حال کردم ایشالا که سال خیلی خوبی رو شروع کرده باشی