پویا پویا ، تا این لحظه: 15 سال و 4 ماه و 30 روز سن داره
پرنیاپرنیا، تا این لحظه: 9 سال و 6 ماه و 10 روز سن داره

پویا و پرنیا گلهای زندگی

عایا؟

بدون رمزه پایان سه ماه جنسیت معلوم میشه با سونو ؟؟؟ فردا میرم سونوی پایان 12 هفته  روزهام خیلی تکراری شده :( نظراتو میبندم برای پست پایین بزارین کامنتاتون رو ...
9 ارديبهشت 1393

کمی شیرین زبانی

بدون رمزه عکسای پویا رو زدم رو دیوار. خاله راضیه(پرستار پویا) که اومده خونه امیر علی(پسرش ) که یک سال و نیمشه برداشته میگه : ااااااا 3 تا پایا!!!!    شب موقع خواب پویا میگه مامان نی نی که دنیا بیاد بیاریش جلو دیوار عکسامو ببینه. گفتم باشههههه اونوخ اونم مث امیر علی میگه سه تا پایا   و پویا: نههههه اون میگه سه تا دادا    سه تا دادا!!!!! مگه من داداشش نیستم؟؟؟؟ ----------------------------------------------------------------- با مهدی (پسر آبجیم) به قول خودش شلوغ بازی میکنن پویا از رو تخت میپره رو دست مهدی و مهدی دادش بلند میشه که آآآآآآآآآآآآی دستم پویای بد دستمو کند!!! و تا آخر شب نشینی پسر...
6 ارديبهشت 1393

تغییر رمز

رمزو برای یکی از دوستان قشنگ فرستادم زرت تایید شد! قدرت خدا! خوب یه مکثی چیزی بزارین واسه کامنتاتون باباااااااااااا رمز پستا رو عوض کردم کسی خواست بگه ...
31 فروردين 1393

چند مطلب با هم!

تعیین جنسیت به روش ابن سینا رو انجام دادم http://www.ninisite.com/discussion/thread.asp?threadID=189983 بچه اول پسر دوم دختر!!!!!! ببینیم و تعریف کنیم!!!! چقدم جالب یه مدت به صورت عقب جلو رفت و بعد دایره ای چرخید!!!!!قدددرت خدا! ----------------------------------------------- اینم عکسای پویا  1           2          3  ------------------------------------------------ *  یکشنبه 10 هفته تموم میشه . چقد خوبه آدم هفته به هفته بشمره برا پویا ماه به ماه میشمردم جونم کنده شد روزا نمیرفت! اینجوری هر یکشنبه یه هفته کم میشه .به ...
31 فروردين 1393

ازتیم تحقیقاتی مامان به نی نی

بدون رمز *دلبندم. تو الان اندازه ی یک دانه ی انگوری! و برای اطرافیانم شاید هنوز هیییچ نیستی و من به راحتی تمام با کمی حبس کردن نفسم صدای قلبت را عمیقا میشنوم.  *دختر یا پسر . هرچه هستی بدان که ذره ذره ی وجودم از آن توست و تو قرار است در خانواده ای متولد شوی که احساسات و علاقه در آن حرف بزرگی را میزند  * عزیزکم . بدان که شبها داداش پویا! دست کوچک و مهربانش را رویت !! میگذارد و آرام و با علاقه ی وصف ناشدنی نازت میکند . برایت شعر مامان خوبی دارم و مردان آتش نشان می خواند! و مستقیم به یک نقطه خیره میشود و معتقد است تو او را میبینی  * فرزندم . بدان که پدری داری که بیشتر روز را بیرون از خانه سپری میکند و در این لحظ...
28 فروردين 1393

آتلیه

یه روز عصر که شوهری از صبح که رفته بود هنوز نرسیده بود و من و پسرک داشتیم میپوسیدیم اول رفتیم خونه ی مالنا و بعدشم پسرک رو بردم آرایشگاه موهاشو قبل عید کوتاه کرده بودیم باز بلند شده بود آرایشگره اونقدر قشنگ و با حوصله موهاشو خوشکل کرد منم به محض بیرون اومدن دیدم کنار آرایشگاه یه آتلیه اس!!! رفتیم تو!!! و خواستم از پسرک عکس بگیره . یه دونه عکس گرفتیم و باز فرداشم رفتیم با چندتا لباس دیگه عکس گرفتیم و خلاصه طی یک عملیات انتحاری (درست نوشتم؟) عکس گرفته شد و قراره امروز برم کارشده شو ببینم . حاضر شد میزارم ببینین  *نمیدونم چرا  با پرشین گیگ نمیتونم آپلود کنم چیکار کنم بااااز؟؟؟؟ * عکسای عیدو نتونستم بزارم هنوز! الب...
26 فروردين 1393