پویا پویا ، تا این لحظه: 15 سال و 5 ماه و 12 روز سن داره
پرنیاپرنیا، تا این لحظه: 9 سال و 6 ماه و 23 روز سن داره

پویا و پرنیا گلهای زندگی

ببخشید بچه ها

سلام دوستای خوبم اینترنت خونه هنوز وصل نیست چون خط تلفن نداریم هنوز به خاطر همین یه سری عکسا تو گوشیمه یه سری تو دوربین ...نمیشه جفتشونو با کابل بیارم سرکار و بساط راه بندازم .ببخشید که یه کم دیر شد ولی قول قول فردا میزارم عکسارو هرجور شده کاش میشد همتونو دعوت کنم خونم * چرا وبلاگای بلاگفا باز نمیشن اصلا؟؟؟؟ چه خبره؟ ...
11 خرداد 1392

خونه جدید(پست بعدی رو رمزی میزارم با چندتا عکس)

آخیییییییییییییییییییییش راحت شدم   میگم بچه ها خوبین؟دلم برای همتون تنگ شده بود و صبح 2شنبه تا رسیدم سرکار مث معتادا پریدم تو وبلاگای همتون چیز میز جدید نباشه من بی خبر بمونم!!!! صبح جمعه ساعت 7 همه ی اهالی در خونه ی ما بودن و منم شبش کل وسایلو جمع کرده بودم شروع کردن به بردن وسایل تا ساعتای 11 کل وسایل تو خونه جدید بود!شنبه و یکشنبه رو هم مرخصی گرفته بودم و صبح و عصر آبجیهام میومدن و کمکم میکردن و خونه چیده شد البته هنوز دور و اطراف خرت و پرت هست و یه ریزه خریدا و چیزایی داره دیگه که کم کم ایشالا تموم میشه... روز یکشنبه با پویا رفتیم مهد نی نی ناز نزدیک خونه جدید رو دیدیم از فضاش بی نهایت خوشم اومد ایضا تعداد بچه های کلاس ...
7 خرداد 1392

مهد جدید

امروز اولین روزه که بردمت مهد جدید. تا حالا کلا میرفتی مهد پونه حتی وقتی که خونه خییییلی دور بود پیاده! و با ماشین .با آژانس و.... میرفتم و میبردمت ولی الان دیگه هیچ جوری نمیشه +اینکه محیط اونجا برات تکراری شده بود و برنامه هاش..... قرار شده از برگشت برات یه شخصیت بن تن بخرم مثل اونی که بابایی دیشب خریده قراره برم چک هم نقد کنم قراره برم مهد پونه تصفیه حساب هم بکنم و...... پینوشت: دوستان میام و گزارش خونه جدیدو میگم فعلا 2 روز نبودم روی میزم تا سقف کاغذ چیدن همکاران!!!!
7 خرداد 1392

پیش به سوی خونه جدید

امروز باقی مونده وسایلو جمع میکنم فردا صبح وسایلو میبریم سمت خونه . تا یه مدت بدون اینترنت خواهم بود البته از سرکار میتونم پست بزارم اگه وقت بشه میگم خیلی گریه نکنین از دوریم برمیگردم هههههههههههه   ادامه مطلب تقدیم به همه ی دوستای خوبممممممممم آیا می دانید دکمه آسانسورو پشت هم تند تند بزنی ‌ آسانسور زودتر نمیاد ایرانیِ عزیز!!!     دخترا پسرا هرچقدرم عاشق چاووشی و یگانه باشید یا حتی عاشق پیت بال و جنیفرباشید بازم هیچ فرقی نداره شب عروسیتون باید امشو شوِ شِ لیپک لی لی لونه بذارید این یه قانونه !:)))) ...
2 خرداد 1392

جشن پایان سال مهد

بچه ها سلام پست قبلی عکس تنهاست واما جشن: گفته بودن کادو ها رو خودتون تهیه کنین. منم یه روز که مهدی و پویا خونه ما بودن بهشون گفتم بچه ها وقتی برین جشن و شعراتونو قشنگ بخونین فرشته ی مهربون براتون جایزه میاره . حالا بگین چی م یخواین اون داره از آسمون نیگاتون میکنه همونو براتون میخره . دوتایی روشونو به آسمون کردن و مهدی بللللللللند گفت:یه هواپیمای گنننده گنننننده وپویا بلننندتر: مرررررررد عنکبوتییییییییییییییییییی .وبا هم خندیدن و بی توجه به من داشتن صحبت میکردن که: مهدی، اگه شعرامونو بلندتر و بلندتر بخونیم فرشته ی مهربون اسباب بازی بزرگتر  وبزرگتر میاره و..... این شد که به آبجی هم اطلاع داده شد و فرشته های مهربون رفتن و جایزه های ...
30 ارديبهشت 1392

عکس

بچه ها ببخشید که سرم به جمع کردن وسایل گرمه و خیلی مشغولم نمیتونم هر پستو با عکسای خودش بزارم. مروری بر عکسها مهدی و پویا و ریحانه شب جشن همون مرد عنکبوتی و خانوادش ههههه لاکپشتهای نینجا که همشون یه پاشون شکسته و واقعا نیم جا شدن!!!!   درحال کتاب دیدن خوابش برده   نقاشی لاکپشت نینجا        کابینتها البته هنوز تاج و پاخورشونن نخورده اونام سفیدبراق هستن. روکش پلاستیکیشونم بعد که تمیز کاری تموم شدو وسایلو چیدم میکنم   ...
29 ارديبهشت 1392

خانه ی من تکه ای از بهشت است

سرساختمونیم خسته است بهش میگم همینجا رو موکت دراز بکش بخواب میگه: اینجا؟؟؟؟ همکارم گفته همییییشه باید رو تخت بخوابم!!!! همکارت یا ....؟؟؟ مهدی رو میگم،  هممممکارم ------------------------------------------------------------------------ تازگیا عشق لاکپشتهای نینجا شده میگه: چالتا(4تا) لاکپشت به لنگ سببببز     که ندارن هیچ تلسی اززززز جنگیدن ترسیدن                               اونا واسه هم دیگه جوممممیدن پشتا(5تا)دوست جونجونی ...
22 ارديبهشت 1392